🌸 دانلود فیلم A Short Film About Love 1988 (فیلمی کوتاه درباره عشق)

فیلمی کوتاه درباره عشق 1988 (به انگلیسی: A Short Film About Love) یک فیلم درام و محصول 1988 کشور لهستان, بوده و شما میتوانید برای دانلود فیلم فیلمی کوتاه درباره عشق 1988 دوبله فارسی روی لینک هایی که برای دانلود در صفحه می بینید اقدام کنید. داستان فیلم به این صورت هست که «توم» (لوباشنکو)، جوان نوزده ساله، دل باخته ی «ماگدالنا» (شاپو لوفسکا)، همسایه ی سی ساله ی آپارتمان ساختمان روبه روی خانه اش می شود. او هر شب با تلسکوپ، آپارتمان «ماگدالنا» را دید می زند و بعضی اوقات به «ماگدالنا» تلفن می کند ولی حرف نمی زند....

این فیلم به کارگردانی Krzysztof Kieślowski, ساخته شده‌ است. برای دانلود مستقیم فیلمی کوتاه درباره عشق 1988 یا دانلود دوبله فارسی فیلم A Short Film About Love 1988 تنها کافیست کیفیت فیلم مورد نظر را انتخاب کرده و گزینه دانلود را بزنید. فیلم ‌نامه این فیلم را Grażyna Szapołowska, Olaf Lubaszenko, Stefania Iwińska, Piotr Machalica, Artur Barciś, Stanisław Gawlik, Tomasz Gradowski, Rafal Imbro, Jan Piechociński, Krzysztof Koperski, نوشته ‌اند. همچنین اگر قصد دانلود فیلمی کوتاه درباره عشق 1988 زیرنویس فارسی با کیفیت 480p را دارید روی کیفیت مورد نظر کلیک کنید.

بازیگران Grażyna Szapołowska, Olaf Lubaszenko, Stefania Iwińska, Piotr Machalica, Artur Barciś, Stanisław Gawlik, Tomasz Gradowski, Rafal Imbro, Jan Piechociński, Krzysztof Koperski, در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند. نسخه های دیگری از این فیلم هم مانند دانلود فیلم سینمایی فیلمی کوتاه درباره عشق 1988 دوبله فارسی در پینک فیلم موجود هستند و تنها کافیست بر روی گزینه دانلود فیلم فیلمی کوتاه درباره عشق 1988 کلیک کنید. همچنین اگر قصد دانلود A Short Film About Love 1988 720p را هم دارید پینک فیلم بهترین مکانی هست که میتوانید از آن برای دانلود فیلم استفاده نمایید.

رده سنی فیلم فیلمی کوتاه درباره عشق 1988 Not Rated بوده و قبل از دانلود فیلم فیلمی کوتاه درباره عشق 1988 باید گفت تماشای این فیلم برای افراد زیر Not Rated سال مناسب نیست! این فیلم در ژانرهای درام, عاشقانه, بوده و محصول کشور لهستان, هست. زبان اصلی فیلم فیلمی کوتاه درباره عشق 1988 آلمانی, لهستانی, پرتغالی, بوده ولی ما در پینک فیلم دانلود فیلم فیلمی کوتاه درباره عشق 1988 دوبله فارسی را هم برای شما امکان پذیر کردیم. اگر قصد دانلود فیلم A Short Film About Love 1988 را دارید باید این را هم اضافه کنیم که امتیار IMDB فیلم فیلمی کوتاه درباره عشق 1988 8.1/10 از 10 می باشد.

«توم» (لوباشنکو)، جوان نوزده ساله، دل باخته ی «ماگدالنا» (شاپو لوفسکا)، همسایه ی سی ساله ی آپارتمان ساختمان روبه روی خانه اش می شود. او هر شب با تلسکوپ، آپارتمان «ماگدالنا» را دید می زند و بعضی اوقات به «ماگدالنا» تلفن می کند ولی حرف نمی زند...
"تومک" جوان نوزده ساله تنهایی اش را با مشاهده کردن همسایه خود "مگدا" توسط یک دوربین دوچشمی پر می کند. وی یک هنرمند در آستانه سی سالگی است و به نظر همه چیز در زندگی اش دارد. اما وقتی آن دو همدیگر را ملاقات می نمایند متوجه می شوند که بین آن ها نقاط مشترک زیادی وجود دارد و ...
توم، جوان نوزده ساله یتیمی است که دل‌باخته همسایه سی ساله آپارتمان ساختمان روبه‌روی خانه‌اش می‌شود و ...
Tomek 19 ساله با جاسوسی از همسایه مخالف خود Magda از طریق دوربین های شکاری ، زندگی تنهایی خود را از بین می برد. او در اواسط دهه سی سالگی یک هنرمند است و به نظر می رسد همه چیز را دارد - به ویژه یک جریان ثابت از مردان در تماس و تماس با او نیست. اما وقتی این دو در نهایت با هم ملاقات می کنند ، متوجه می شوند که چیزهای مشترک دیگری نسبت به نگاه اول دارند
یک مرد جوان ساده لوح و بی تجربه از زنی که در آن سوی حیاط زندگی می کند جاسوسی می کند و عاشق او می شود. او شروع به استفاده از ترفندهایی می کند که امیدوار است به ملاقات آنها منجر شود...

جهت دانلود فیلم A Short Film About Love 1988 (فیلمی کوتاه درباره عشق) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.

من نمی دانم چه چیزی برای گرفتن این نمره وجود دارد. گرایش مثبت بیهوده ای نسبت به فیلم های قدیمی وجود دارد. عنوان کوتاه است، در عین حال فیلمی طولانی است که با داستانی که تعریف می‌کند در تضاد است.

بنابراین نمی‌فهمم چه چیزی را درک کردم، همه چیزهایی که او باید بگوید، آیا آنچه را که او باید می‌گفت، دریافت کردیم. . چیزی می گوید، اما این داستانی است که امروز هیچ نوآوری و ارزشی ندارد. نمایش قلبی دهه 80. این یک لمس از هوای کاج سبز است. بانوی اصلی در فیلم A Short Film About Love دوست داشتنی به نظر می رسید. هر بار که به وضعیت کنونی اش نگاه می کنم، شاهد شکسته شدن و از بین رفتن تعداد لذت های زمان هستم. به همین دلیل اصلی ترین چیز تعالی ذات است. برتری بیرونی دوستان ناپایدار است.

**SPOILER** درباره عشق بی تقلب و بی تقلب یک هموطن جوان 19 ساله به همسایه نسبتاً مسن خود است که در بلوک مخالف زندگی می کند. خانم نوعی است که در مغازه ما به آن «راه» می گویند. با این حال، این بچه توسط بهترین احساسات را دوست دارد. ما از نحوه برخورد زن با بچه می فهمیم که او هرگز شیفته کسی نبوده یا جایی در اطراف فردی که تصور می کرد شیفته او شده است، قرار گرفته است. به زبان ساده، خانمی که هیچ اعتمادی به پرستش ندارد. او آزمایش می کند که آیا این عشق بی تقلب به بچه واقعی است یا کوتاه. جوان آنچه را که در جریان است تحقیر می کند و سعی می کند به همه چیز پایان دهد. خانم از این شرایط احساس پشیمانی می کند و با نگرانی ادامه می دهد تا زمانی که مردش بهبود یابد و برگردد.

این فیلمی است که شما را شگفت زده خواهد کرد. این همه است. فرقی نمی کند که اهل دل باشی یا بدبین. این شما را با شخصیت‌های قوی و احساسات خامش نابود می‌کند.

تومک کودکی در اواخر نوجوانی‌اش است که با کمک اپتیک، همسایه‌اش، مگدا را زیر نظر دارد. او را با محبت تماشا می کند که جلساتی را ایجاد می کند و دلشکسته می شود. یک روز او را از فضول بودن خود آگاه می کند. چیزی که در ادامه اتفاق می‌افتد، موضوع فیلم است.

من فیلمی کوتاه درباره عشق را انتخاب کردم زیرا نیاز داشتم فیلم کوتاه و طولانی را تماشا کنم و این فیلم، تنها در 80 دقیقه زمان اجرا، بدون هیچ مشکلی واجد شرایط بود. در هر صورت، صرف نظر از بررسی‌های فوق‌العاده روی شبکه، من برای قدرت نزدیک به خانه که آن را آزاد می‌کرد، آماده نبودم.

شیوه‌ای به تصویر کشیده می‌شود که احساسات تومک و موضوع هوس او، مگدا، به تصویر کشیده می‌شود. برای استفاده از یک اصطلاح غیراصلی عالی است. دوره کیشلوفسکی کاملاً سطح خداست. گفتمان‌کنندگان در یک پایگاه نگهداری می‌شوند. کیشلوفسکی به دوربین اجازه می دهد تا همه چیز را با هم ارتباط برقرار کند. بازی در همه جا به همان اندازه منظم است.

من فقط یک فیلم دیگر از رئیس دیده‌ام که سفید، یکی از کالسکه‌های مجموعه سه تایی بود. من قصد دارم اکنون به همه آنها نگاه کنم.

این چیزی است که تماشاگران فیلم وقتی می‌گویند که فیلم می‌تواند جادوی بدون تحریف باشد، از آن صحبت می‌کنند.

P.S. بخشی از صحنه ها توسط آن فیلم هندی وحشتناک "Ek Choti si Love Story" تکرار شد. یک توجیه دیگر پشت من است که هرگز آقای ماهش بهات و یارانش را بهانه نکنم.

(اسپویل) کاندو ماگدا در مقابل یک پاسیو از تومک است. فراتر از پر کردن نمایندگی در مرکز پستی نزدیک، اشتیاق اساسی تومک این است که ماگدا را از طریق تلسکوپ خود زیر نظر داشته باشد. هرچقدر هم که متواضع به نظر می رسد، او به دلیل علاقه اش به برقراری ارتباط با ماگدا رانده می شود.

به نظر من فیلمی کوتاه درباره عشق بیشتر یک تصویر است تا یک نمایش معقول. آیا مگدا می‌توانست تکه‌های آخر پنجره‌هایش را کمتر پرده بگذارد؟ آیا او نمی توانست از شکارچی خود فرار کند؟

در ابتدا بین این که واقعاً توسط فضول تومل بدجوری بدم می آمد تفاوت داشتم، با این حال فهمیدم که دلبستگی او ناشی از یک ایده نوجوانانه از محبت به عنوان بی عاطفه است - او به خطاب ماگدا برای بوسیدن یا بوسیدن او پاسخ "نه" می دهد. با او آمیزش داشته باشید مگدا از جای مخالفی می آید که احساس می کند محبت وجود ندارد، فقط رابطه جنسی.

در صحنه‌ی اساسی و جدی که مگدا با ملایمت تومک را با گذاشتن دست‌هایش روی ران‌هایش می‌کشد، تومک با اوج گرفتن در حالی که هنوز کاملاً لباس پوشیده است، نیرومند می‌شود. این به قدری تصور او را از محبت و از خودش می شکند که از بین می رود و بعداً اقدام به خودکشی می کند.

از طرف ماگدا، وقتی می بیند که تومک دقیقاً تا چه حد توانمندی نسبت به او داشته است، می فهمد. اگر تومک و ماگدا هر دو با این احتمال که پرستش دارای دیدگاه‌های غیرعاشقانه و جنسی است، تجربه می‌کردند، شاید آنها چیز مهمی داشتند. بین آنها. فیلم با تصور مگدا به پایان می رسد که چه چیزی می تواند باشد.

موسیقی نوستالژیک و زائد زبیگنیو پریسنر کمی از فرمالیسم معمولی اپرایی او، هر چند قدرتمندتر، با موضوعاتی که منعکس کننده آن هستند، کمی فاصله دارد. خط داستان.

کیشلوفسکی بر خلاف نمایشگر بعدی در دکالوگ خود، کشتن، در «فیلم کوتاهی درباره عشق» به موضوع محبت با چشمی شکننده و غیرمعمول برخورد می‌کند و در مقابل یک چشم پرسشگر قرار می‌گیرد. همانطور که همیشه می فهمد که چگونه با بیان بیشتر از آنچه که اکثر رؤسا در هر نقطه ای بخواهند، با جزئیات ارتباط برقرار کند: انصافاً گفته نمی شود، آنچه که ارتباط داده نمی شود، اثری دائمی بر ما می گذارد.

اجرای کانونی اولاف لوباسزنکو در کودکی، به جای «مادر» آنطور که از آن نام برده شده، در تمام مدت جذاب است. صداقت و ظرافت او، بسیار شبیه به فیلم، درخواستی برای نزدیکی است که ما پیوسته به دست می آوریم. ما، جمعیت فیلم، مانند او، جذاب و بدون پوشش تماشا می کنیم، و به تعبیری دیگر، موضوع برداشت هایش را انجام می دهد. تلسکوپ او به یک موضوع فوری تبدیل می شود. فاصله، پارتیشن، گسترش: همه چیزهایی که تهیه کننده فیلم برای تماشاگر جای می دهد. متعاقباً، در سطوح نزدیک به خانه، علمی و فراسینماتیکی، فیلم به بررسی موضوعات خود می‌پردازد: ادراک و عشق.

در حالی که ممکن است به قطعنامه‌های قوی نرسد (و نه باید به آن برسد)، اما پاسخگویی که رئیس با آن دارد. تماشای سرگرمی های خود کاملاً قانع کننده است. بحث حاصله بین زن و مرد، سوژه و تماشاگر، تماشاگر و تهیه کننده فیلم یک رابطه است، یک رابطه. شاید بارت می توانست جلوتر برود و برای پایان فیلم، یعنی «مرگ» آن، برای ردیابی رضایت ذهنی و جنسی به چنین تعهدی تلاش کند، و فیلم ممکن است از چنین مطالعه ای حمایت کند. در واقع، حتی یک روش انکارناپذیر کمتر مکتبی نیز کافی است، با این وجود، برای مشارکت در کار در آن به شکلی که در مقام احترام ظاهر می شود، کافی است. ما برای احساس نیازی به بررسی نداریم، و این اثر عمیق فیلم است که با پایان یافتن فضول کوتاه ما، یعنی بازدید ما از فیلم، باقی می ماند.

هدف تاریک خواسته تومک به طور کلی چیزی بسیار مشابه است: جهان مسحور بانوی جذاب در اقامتگاه سلطنتی مخالف، ساخته شده از اتاق های بی تزئین و اجتماعات وحشتناک. استراق سمع جوان با دوربین وحشیانه در نمایشی برای بررسی حالت خمیده و بی دردسر بافت انسانی ناپوشیده اش، جو گرمایی را در قلب خود احساس می کند و برای خود سرزمینی خیالی را تصور می کند که می توان با نیروی سوراخ کردنش افراد را در آغوش گرفت. نگاه کن به نظر می رسد درجه بینش ذهنی او در حال حاضر با ورود به عمیق ترین روزنه های نزدیکی ماگدا، آتش سرسخت انرژی، میل عجیب و غریب و ممنوع او رشد می کند.

اما تامک از دیدن افشا شدن او خوشحال نیست. با عظمت پا (خاطره مه آلود و دور از ذهن مریم مجدلیه انجیلی)، او ترجیح می دهد یک رهگذر بی درگیر بماند. او مانند یک "دمیورژ" ستمگر و تکانشی، شرایط ناراحت کننده ای را از طریق تلفن طراحی می کند تا محدود بودن طعمه خود را تضمین کند و در معرض خطر صدای ویرانگر قرار می گیرد. به دلیل وضعیت بد بینایی اش، او با مصرف زغال سنگ می دود، با علاقه و اشتیاق می سوزد و عملاً به سفرهای فانتزی متناقض احترام می گذارد.

فیلمی کوتاه درباره عشق یک اجرای طولانی از «دکالوگ 6» است (تو) نباید مرتکب خیانت شود)، با یک اپیلوگ جایگزین. این به ما توجیه معتبری می دهد تا به هسته تخصصی شعر کیشلوفسکی برسیم و احساسات یک داستان مشکوک و قوی را به یاد بیاوریم، احتمالاً زشت ترین داستان کل ده نویسی، تصویری بی رحم از اشتیاق خاموش نشدنی برای مالکیت، که توسط مغزی که از مسیر مستقیم منحرف می شود اثری که از عدم قطعیت بی شرمانه و نیت ناروا ساخته شده است. رویای مخاطره آمیز نیمه تابستانی به طرز ناشیانه ای کامل شد و سرنوشت آن این بود که با عجله به مبارزه ای آشکار با واقعیتی سخت دل بپردازد بدون اینکه روشی برای شکست پیدا کند.

«فیلم کوتاهی درباره عشق» (دکالوگ شش) فیلمی است که می‌توان آن را به بهترین نحو به‌عنوان «یک همکار، یک بانوی جوان و یک تلسکوپ اما نه به آن ترتیب» (Graciousness:Jean Luc Godard) به تصویر کشید. برجسته‌ترین فیلم‌های ساخته شده، طوفان‌های عمیق نوجوانان، بی‌حوصلگی غم‌انگیز یک بانوی با سن متوسط، خصلت آشکاری که عشق نامیده می‌شود، اساساً در یک بازه زمانی 60 دقیقه‌ای را به تصویر می‌کشد. تومک , یک بچه 19 ساله , مراقب همسایه با سن متوسط خود ماگدا است که با تماس تلفنی یک هنرمند است . همراه تومک به کشور دیگری سفر می کند و به او تلسکوپ می دهد تا با این ایده که "او آن را در اطراف پخش می کند"، ماگدا "فحشا" را زیر نظر داشته باشد. تومک، مانند هر جوان گیج‌شده‌ای از ابراز محبت خود به شیوه‌ای مشروع غفلت می‌کند و در نتیجه در پرستش مجروح می‌شود. مگدا او را با دنیای شخصی خود از لذت واقعی بدون حضور احساسات تومک آشنا می‌کند. کیشلوفسکی تماشاگر را با دنیایی بی رحم آشنا می کند که با ظاهر نشدن ستایش متمایز شده است. فیلم شروع به به تصویر کشیدن شیفتگی تومک نسبت به مگدا می کند، چشمان غمگین او که با تلسکوپش مردی را در سطح مگدا پیدا می کند و فیلم روند صفر شدن ماگدا را تکمیل می کند، اینکه او چگونه ممکن است عشق را تفسیر کند، شاید به زبانی مشابه که تومک نیاز داشت به او بگوید. منحصر به فرد بودن فیلم در صحنه آخر نهفته است. تومک به ماگدا اعلام می کند که دیگر او را تحت نظر ندارد. مگدا از همان ابتدا متحیر می شود، چون تومک دیگر او را دوست ندارد، تصویر می کند، اما در ثانیه بعد با ظرافت پوزخند می زند و از قدرت پرستش که در زندگی اش آگاه شده بود، دلداری می دهد. این فیلم، نمایش‌دهنده کیلوفسکی، ارزش دیدن را دارد، با بازی‌های فوق‌العاده گرازینا ساپولوسکا و اولاف لوباسزنکو. صحنه‌های ملاقات تومک و ماگدا در یک غذاخوری، یا زمانی که مگدا تومک را با بدنش آشنا می‌کند، یا دلتنگی مگدا و سخت و صبور او. اعتماد به اینکه تومک از کلینیک پزشکی بازخواهد گشت نمونه‌های نمونه‌ای از فیلم‌سازی هستند و از دیگر اجزای عامیانه فیلم فوق‌العاده‌تر هستند. به بیان ساده، فیلمی کوتاه درباره عشق را می‌توان به‌عنوان یک نگاه باید برای هر ستایشگر فیلم‌سازی و هر فردی در هر نقطه‌ای از محبت به تصویر کشید.

همه این توصیه‌ها درباره فیلمی کوتاه درباره عشق توسط یک جوان با شکوه ساخته شده است که فکر می‌کند کارش عمیق و تکان‌دهنده است. این به یاد ماندنی ترین فیلم من کیشلوفسکی بود، اما در صورتی که فیلم های مختلف او به هر شکلی شبیه به فیلمی کوتاه درباره عشق باشند، به آنها مجوز می دهم.

شخصیت اصلی ما تومک است، یک شخصیت ترسناک استالکری که به نظر می رسد مغزش بیشتر از 12 سالگی رشد نکرده است. ما او را در حال جاسوسی از یک خانم کارکشته تر می بینیم که آلوده شده است و عشق را جدایی ناپذیر از رابطه جنسی می بیند. او مدام او را از هر تمایل صادقانه و بیهوده ای برای الهام بخشیدن به گفتگو با او آزار می دهد. در نهایت، او به خواسته خود می رسد و او کاملاً غرق در اشتیاق برای او می شود. وضعیت بسیار نامعقول است و به من توصیه کرد که رئیس یک شخص واقعاً متزلزل است. کل داستان و محتوا مانند یک روایت تراژیک فردی از "چرا خانم‌های جوان من را دوست ندارند؟ به آنها سکس بده!"

من حیرت زده ام که چگونه همه در اینجا تحت طلسم کارگردان قرار گرفتند. همه در نظرسنجی‌ها در مورد این که فیلمی کوتاه درباره عشق تصویری عالی از محبت است صحبت می‌کنند. عشق؟ ستایش کجاست؟ مطمئنا از Tomek نیست. می توان این بحث را مطرح کرد که ستایش او با توجه به این واقعیت که او از نظر قلبی تقلبی ندارد، بدون تقلب است، اما این اصلاً برداشتی نیست که من از فیلم گرفتم. او متعصب، ترسناک و واقعاً یک قطعه عصبی است. "عشق" او آشکارا یک تثبیت است، و کاملا بی ارزش است. او این خانم را نمی شناسد و به تازگی از طریق تظاهرات جنسی آتش زا متوجه او شده است. صحنه ای که از مادرش می پرسد به چه دلیلی افراد گریه می کنند مضحک است و صحنه ای که مچ دستش را می برد کاملاً خارق العاده است. به چه دلیلی این کار را کرد؟ او تحقیر شد که او در شلوار جین خود شلیک کرد؟ معامله جدی این توهین به افرادی است که با ملاحظات خودکشی مبارزه می کنند.

پس پیام اینجا چیست؟ "عشق بیشتر از سکس است!!!!!!!!!"؟ بدون شک، در واقع، به وضوح. بدیهی است که اینطور است، و بیشتر از آن محبت این نیست که چگونه در فیلم A Short Film About Loveی کوتاه درباره عشق به تصویر کشیده شده است. پیچیدگی‌ها و ظرافت‌های پرستش به هیچ وجه در شکل یا شکل مورد بررسی قرار نمی‌گیرد، بلکه رئیس در نماهایی که معتقد است عمیق، تکان‌دهنده و دوست‌داشتنی هستند، کنار می‌رود. از آنجایی که چیزی کند، اغلب آرام است و از موسیقی متن ویولن عمیقی استفاده می کند، به این معنی نیست که قابل توجه است.