🌸 دانلود فیلم The Skin I Live In 2011 (پوستی که در آن زندگی می‌کنم)

پوستی که در آن زندگی می‌کنم 2011 (به انگلیسی: The Skin I Live In) یک فیلم هیجان انگیز و محصول 2011 کشور اسپانیا, بوده و شما میتوانید برای دانلود فیلم پوستی که در آن زندگی می‌کنم 2011 دوبله فارسی روی لینک هایی که برای دانلود در صفحه می بینید اقدام کنید. داستان فیلم به این صورت هست که یک جراح پلاستیک ماهر به نام «رابرت لدگارد» ( آنتونیو باندراس ) که از گذشته ی غمناکش رنج می برد، بعد از سوختن همسرش در آتش، پوستی ترکیبی می سازد که در برابر هر نوع آسیبی مقاوم است. او این پوست را روی یکی از بیمارانش آزمایش می کند، که زنی مرموز است و با تراژدی او در گذشته نیز بی ارتباط نیست....

این فیلم به کارگردانی Pedro Almodóvar, ساخته شده‌ است. برای دانلود مستقیم پوستی که در آن زندگی می‌کنم 2011 یا دانلود دوبله فارسی فیلم The Skin I Live In 2011 تنها کافیست کیفیت فیلم مورد نظر را انتخاب کرده و گزینه دانلود را بزنید. فیلم ‌نامه این فیلم را Antonio Banderas, Elena Anaya, Marisa Paredes, Jan Cornet, Roberto Álamo, Eduard Fernández, Blanca Suárez, Susi Sánchez, Bárbara Lennie, José Luis Gómez, نوشته ‌اند. همچنین اگر قصد دانلود پوستی که در آن زندگی می‌کنم 2011 زیرنویس فارسی با کیفیت 480p را دارید روی کیفیت مورد نظر کلیک کنید.

بازیگران Antonio Banderas, Elena Anaya, Marisa Paredes, Jan Cornet, Roberto Álamo, Eduard Fernández, Blanca Suárez, Susi Sánchez, Bárbara Lennie, José Luis Gómez, در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند. نسخه های دیگری از این فیلم هم مانند دانلود فیلم سینمایی پوستی که در آن زندگی می‌کنم 2011 دوبله فارسی در پینک فیلم موجود هستند و تنها کافیست بر روی گزینه دانلود فیلم پوستی که در آن زندگی می‌کنم 2011 کلیک کنید. همچنین اگر قصد دانلود The Skin I Live In 2011 720p را هم دارید پینک فیلم بهترین مکانی هست که میتوانید از آن برای دانلود فیلم استفاده نمایید.

رده سنی فیلم پوستی که در آن زندگی می‌کنم 2011 R بوده و قبل از دانلود فیلم پوستی که در آن زندگی می‌کنم 2011 باید گفت تماشای این فیلم برای افراد زیر R سال مناسب نیست! این فیلم در ژانرهای هیجان انگیز, درام, ترسناک, معمایی, بوده و محصول کشور اسپانیا, هست. زبان اصلی فیلم پوستی که در آن زندگی می‌کنم 2011 پرتغالی, اسپانیایی, بوده ولی ما در پینک فیلم دانلود فیلم پوستی که در آن زندگی می‌کنم 2011 دوبله فارسی را هم برای شما امکان پذیر کردیم. اگر قصد دانلود فیلم The Skin I Live In 2011 را دارید باید این را هم اضافه کنیم که امتیار IMDB فیلم پوستی که در آن زندگی می‌کنم 2011 7.6/10 از 10 می باشد.

یک جراح پلاستیک ماهر به نام «رابرت لدگارد» ( آنتونیو باندراس ) که از گذشته ی غمناکش رنج می برد، بعد از سوختن همسرش در آتش، پوستی ترکیبی می سازد که در برابر هر نوع آسیبی مقاوم است. او این پوست را روی یکی از بیمارانش آزمایش می کند، که زنی مرموز است و با تراژدی او در گذشته نیز بی ارتباط نیست...
یک جراح پلاستیک نابغه که در تراژدگی‌های موجود در گذشته‌اش گیر افتاده است، پس از ۱۲ سال تلاش موفق به ساخت یک نوع پوست مصنوعی که توانایی مقاومت در برابر انوع صدمه‌ها را دارد، می‌شود و...
پوستی که در آن زندگی می‌کنم که براساس رمان جنجالی « رتیل » نوشته تیری ژونکوئه ساخته شده ، روایتگر داستان یک جراح زیبایی به نام رابرت لدگارد ( آنتونیو باندراس ) است که در یک ویلای مجلل زندگی می کند. خدمتکار او در این ویلا زنی به نام ماریلا ( ماریسا پاردس ) است و در طبقه بالای ویلا هم دختری به نام ورا ( آلنا آنایا ) حضور دارد که بدنش توسط یک پوسته احاطه شده! و ...
یک جراح پلاستیک باهوش، که توسط تراژدی های گذشته تسخیر شده است، نوعی پوست مصنوعی ایجاد می کند که در برابر هر نوع آسیبی مقاومت می کند. خوکچه هندی او: زنی مرموز و فرار که کلید وسواس او را در دست دارد.
دانشمند ، دکتر رابرت لدگارد ، به احترام همسر فقید وی که در یک حادثه آتش سوزی اتومبیل درگذشت ، در تلاش است تا پوست کامل را که می تواند در برابر سوختگی ، بریدگی یا هر نوع آسیب دیگری مقاومت کند ، سنتز کند. هرچه او به کمال این پوست بیمار بی عیب و نقص خود نزدیک می شود ، جامعه علمی شک می کند و گذشته او آشکار می شود که نشان می دهد چگونه بیمار او ارتباط نزدیکی با حوادث غم انگیزی دارد که دوست دارد فراموش کند
برای ادای احترام به همسر خود که در حادثه رانندگی کشته شد دکتر"رابرت لدگراد" تلاش می کند تا پوستی بی نقص به وجود بیاورد در مقابل سوختگی،بریدگی و صدمات دیگر مقاوم باشد.هنگامی که او به کامل کردن پوستش روی بیمار شجاع خود نزدیک می شود حقایقی در مورد گذشته اش آشکار می شود...

جهت دانلود فیلم The Skin I Live In 2011 (پوستی که در آن زندگی می‌کنم) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.

من پوستی که در آن زندگی می‌کنم را در مورد "فیلم هایی که آنقدر زیرک هستند آنها را برای روزها فکر می کنند" مرور کردم و پوستی که در آن زندگی می‌کنم آنها را برای مدت طولانی به فکر فرو خواهد برد. کلمه اصلی که بعد از دیدن آن می توانم بفهمم فقط...وای است.

این یک اثر مغزی از یک فیلم است که من در هر لحظه آن را دیده ام. شروع عادلانه پیش می‌رود، من در نهایت به این فکر کردم که "بسیار خوب، تا اینجا قابل احترام است، اما جای تعجب ندارد." بنابراین او یک خانم لوله آزمایش / ظرف پتری درست کرده است. به سادگی برخی از محققین به این دلیل که همسرش به دلیل استرس آتشین فاجعه آمیز به سطل لگد زد، از کوره در رفت. سپس، در آن نقطه، داستان به یک هموطن جوان در جنگل با دختر کوچک هدایت می شود. خوب، هنوز هم ممکن است در هر مقطعی به طرح اولیه بازگردیم؟ من به این بچه گنگ اهمیتی نمی دهم.

و سپس باد. خوبی. آیا بعداً یک دوش طولانی و آب گرم گرفتم؟ در واقع. آیا من احساس سوء استفاده فکری می کنم؟ در واقع. آیا کلماتی وجود دارد که میل را پس از رسیدن به چرخش به تصویر بکشد؟ خیر. خیره کننده، وحشتناک، فقط وای... به نوعی احساس می کنید که در دیوارهای خانه او ساکن هستید. با تماشای این داستان جنون آمیز، بی دفاع برای انجام هیچ کاری هنوز در حال تماشای آن نیستم.

ذهن = دمیده. این مطمئناً در فهرست اصلی پنج «بهترین فیلم تمام دوران» من قرار دارد. من عاشق تصاویر متحرکی هستم که مرا به فکر کردن وادار می کند و این باعث می شود که آب مغز جریان یابد.

پوستی که در آن زندگی می‌کنم برای مدت طولانی در فهرست تماشای من بوده است، از زمانی که Horrendous Surveys آن را به خاطر ناراحت‌کننده‌ترین تصاویر متحرک تا کنون به یاد آورد. من بالاخره زمانی برای تماشای آن پیدا کردم و واقعاً نمی دانم چگونه این تجربه را به تصویر بکشم. این یک فیلم تنبل، شخصیت محور، به طور خاص پیچیده با خمیدگی خارق العاده است. با توجه به این واقعیت که فکر می‌کنم گفتن این که یک فیلم دچار انحراف است باعث می‌شود انتظارش را داشته باشید، یک اخطار اسپویلر اضافه کردم. خوشبختانه نمی‌دانستم، و مانند تمام چرخش‌های خارق‌العاده‌ای که آن را نمی‌بینید، وقتی متوجه می‌شوید و نگاهی به گذشته بررسی می‌کنید، خیره‌کننده است. بازی در بیشتر موارد خفه و در عین حال با سلیقه است، که برای داستان خوب به نظر می رسد. دیدگاه ناراحت‌کننده واقعاً تا قسمت آخر ظاهر نمی‌شود، و من به آن‌ها اعتبار می‌دهم که چقدر با آن مواجه شدند. در واقع، حتی پس از یک بررسی، می توانم ببینم که لایه های زیادی برای تجزیه و تحلیل در مورد جنسیت، شخصیت فردی، مجازات و قدرت وجود دارد. چیزهای اصلی که آن را برای من پایین نگه می‌دارد این است که در مرکز حرکت می‌کند، نمایش در حالی که دور تا دور عکس گرفته شده بود واقعاً استاندارد بود، و نتیجه کاملاً غیرمنتظره به نظر می‌رسید. در صورت عدم علاقه مندی به فیلم های متحرک ناراحت کننده و همچنین فیلم های باکیفیت به عنوان یک قاعده، می توانم بگویم ارزش دیدن را دارد. من واقعاً نیازی به گفتن چیزهای دیگری ندارم، فقط باید خودتان آن را ببینید.

به آن نمره 8/10 می دهم به این دلیل که بهتر از 8 است اما دقیقاً 9 نیست و IMDb اجازه ارزیابی در بازه های نیم ستاره را نمی دهد.

در مورد پوستی که در آن زندگی می‌کنم چیز زیادی برای گفتن نیست، مفسرانی که قبلاً به خوبی بررسی می کردند که واقعیت چیست. یکی از فیلم‌های برتر است، نه فقط به آن احترام می‌گذارم با طرح داستانی مناسب، بلکه علاوه بر این، بازی بازیگران واقعاً باشکوه است. بازی عرفانی برای هر یک از بازیگران به ویژه باندراس واقعاً باعث شد که من در پوستی که در آن زندگی می‌کنم بیشتر شرکت کنم و به آن وابسته شوم، باندراس جذابیت جذاب و در عین حال ظاهر وحشتناک و ناتوان خود را به طور همزمان نشان می دهد در حالی که سرگرمی اصلی است که من قبلاً هرگز در مورد او چیزی نمی شناختم، زیرا هرگز چیزی را مشاهده نکرده بودم. فیلم اسپانیایی النا آنایا یک سرگرم کننده باهوش است که با نشان دادن احساس تلاش ایده آل از آنچه به او تبدیل شده است، سرگرم کننده های مختلف نیز خوب عمل می کنند. آمیزش‌های شبیه‌سازی‌شده بی‌باک و بی‌باک، علیرغم این واقعیت که تصور نمی‌شود اینطور باشد، از نظر اخلاقی غیرعادی به نظر نمی‌رسند (من در مورد باندراس و آنایا صحبت می‌کنم که تقریباً آمیزش‌های جنسی را شبیه‌سازی کرده‌اند، نه مهاجم Zeca) و این دو نفر انرژی واقعاً منحصربه‌فردی را از خود نشان می‌دهند. آنچه که فرض می شود معیار برقراری رابطه جنسی است که می تواند توسط تماشاگران به خوبی درک شود.

طرح پیچیده با گروه بندی های بزرگ، من به ندرت رئیسی را پیدا کردم که بتواند این همه حس را به فیلم وارد کند، اما این رئیس پدرو آلمودوار با کارهای فوق العاده اش من را شگفت زده می کند. به این کار ادامه دهید و من سرسخت ترین دنبال کننده او خواهم شد. هنوز نمی توانم از 10 نمره 10 بدهم، زیرا من از تحسین کنندگان فیلم های پایانی شاد هستم، بنابراین این تنها 9 موردی است که می توانم برای پوستی که در آن زندگی می‌کنم به ارمغان بیاورم.

قدردان پوستی که در آن زندگی می‌کنم باشکوه باشید.

"چی بود که اینقدر منو عصبانی کرد؟" فیلمی که باعث می شود پرس و جو کنید به راستی، چه چیزی ما را به این مقدار زیاد در فیلم The Skin I Live In آزار می دهد؟ آیا واسطه شدن در بدن کسی بدون رضایت اوست، یا اینکه بیشتر - دوباره به طور موثر - باعث تغییر شخصیت جنسی در بدن فرد می شود؟

به نظر می رسد سه نفر بدون رضایت او سرعت بدن شخصی را کاهش می دهند: اول روان رنجور در ابتدای فیلم، و دومی بچه ای که سعی می کند از این خانم جوان که از نظر روانی ناراحت است سوء استفاده کند. علاوه بر این، سومین، بدیهی است که متخصص است. به هر حال، فکر می‌کنم این سومین توجیه برای اینکه چرا فیلم، به‌ویژه برای مردان، خراب است. به خصوص حمله در ابتدای فیلم پس از دستیابی به اطلاعات مربوط به مداخله سوم به یک وحشی گری دردناک تبدیل می شود.

من فکر می کنم هدف اصلی این کامیون از داستان های گیج کننده این است که کشف کند کدام طرف شرارت و قدرت در رابطه جنسی مستقیم با آن برخورد می شود. صرف نظر از ترسناک بودن صحنه حمله (به عنوان مثال غیرقابل برگشت)، قدرت فاجعه بار در بدنه آنقدرها هم کامل نیست. در حالی که فقدان مردانگی، چرخاندن شرارت به صاحب آن، چنان آسیبی ایجاد می کند که شاید هیچ واسطه ی مقایسه ای نتواند به آن نزدیک شود.

از سوی دیگر، قابلیت تخصصی فیلم نیز باید به همین ترتیب باشد. ارجاع شود، این دکتر امروز است. فرانکنشتاین و خانه‌اش آنقدر پیچیده خلق شده‌اند که تبدیل شدن به یک زن ایده‌آل برای مرد خارج از قلمرو امکانات است. واقعا موثر مطمئناً پدرو آلمادووار یک متخصص واقعی است، اما شاید او در حقیقت به طور فزاینده‌ای ماهرتر می‌شود.

«پوستی که در آن زندگی می‌کنم» آنقدر فیلم The Skin I Live In عجیبی است که باعث می‌شود در تمام مدت احساس ناخوشایندی داشته باشید و شما را مجبور می‌کند بگویید: «این لعنتی که من فقط تماشا کردم؟!».

فیلم از جهات مختلف بی‌شماری فوق‌العاده بی‌نقص است، مخصوصاً وقتی به قسمت آخرش می‌رسد. بخش اصلی فیلم می تواند خسته کننده، کند و معمولی به نظر برسد. با این حال، قسمت آخر همه اینها را برطرف می کند.

بازیگران بسیار عالی و تصمیمی درخشان بودند، به ویژه آنتونیو باندراس که نقش آن متخصص عجیب و غریب/گیج کننده را بی عیب و نقص به عهده گرفت. علاوه بر این، بدیهی است که النا آنایا و ماریسا پاردس به طرز شگفت‌انگیزی عالی بودند و اولین بار (شاید فقط) بود که آنها را در هر فیلم یا نمایشی می‌دیدم.

فیلمنامه بسیار شیک ساخته شده است. قدردانی می کنم که چگونه فیلم در زمان به عقب باز می گردد (در برخی موارد به سرعت به عقب و جلو می رود) تا عملاً بدون آشفتگی چیزها را معنا کند. علاوه بر این به هر سوالی که جمعیت دارد می پردازد. این بدون شک اساسی‌ترین مؤلفه فیلم است.

هماهنگی، فیلمبرداری و پیکربندی خلقت به‌اندازه فیلم‌های مختلف بی‌نقص نبودند که به نظر می‌رسد دلیل وحشتناکی است که اینها احتمالاً پایه‌دارترین مؤلفه‌ها هستند. در هر فیلمی و من واقعاً اغلب به آنها فکر می کنم. برای این منظور من فیلم را با امتیاز 8.5/10 و نه بالاتر ارائه کردم. من تلاش محترمانه‌ای انجام می‌دادم تا چند عکس را پیدا کنم که برای حمایت از امتیاز من حیرت‌انگیز باشد. با این حال، نتوانستم دلیلی پیدا کنم که باعث شود من واقعاً در هر ثانیه از فیلم شرکت کنم و واقعاً باید به آن امتیاز بالاتری بدهم.

اگر در شرایط ناخوشایندی هستید، عجیب است. ، فیلم/داستان خیره کننده. سپس، در آن نقطه، این بدون شک ارزش وقت شما را دارد. یکی از برجسته ترین فیلم های ناشناخته با گویش.

پوستی که در آن زندگی می‌کنم (2011) متخصصی را دنبال می‌کند که پوستی ساخته‌شده می‌سازد که می‌تواند مصرف‌ها و حشرات را تحمل کند. او این پوست را روی خانمی که جذابیت دارد آزمایش می کند. پوستی که در آن زندگی می‌کنم یک دلیل جذاب باورنکردنی دارد و یک اثر هنری واقعی یک فیلم است! من پیوسته آن را می پرستم و بدون شک هرگز فراموش نخواهم کرد.

اول، امتیاز فوق العاده و اکتشافی به نظر می رسید که حال و هوای بی عیب و نقصی را ایجاد می کرد. من بلافاصله احساس ناراحتی کردم و بلافاصله متوجه شدم که در حال سواری وحشیانه هستم. این واقعاً غیرقابل انکار بود و باعث شد که فیلم به آن توجه شود و تماشا شود.

به دلیل فیلمبرداری باورنکردنی منحصر به فرد، فیلم به طور قابل توجهی تثبیت تر از آنچه بود به نظر می رسید، با این وجود من مطمئناً در مورد این فکر می کنم. آ مثبت! حرکات مرکزی خارق‌العاده‌ای وجود داشت و دامنه‌های متنوع بسیار بد و متناسب با وضعیت ذهنی بود. به همین ترتیب، استفاده از طرح کلی شخصیت تخیلی و جذاب بود.

فیلم بازنمایی بسیار نزدیک از مردی بود که با تثبیت دیوانه شده بود و مطمئناً بیشتر حول شخصیت متمرکز بود که برای آن مثمر ثمر بود. بازی فوق العاده بود و هر یک از بازیگران بهترین کار را با آن انجام دادند، من به خصوص از النا آنایا در نقش ورا لذت بردم، او شگفت انگیز و خیره کننده بود. نزدیک به این، تبادل با آن ارتباط برقرار می‌کرد و به خوبی نوشته می‌شد.

پوستی که در آن زندگی می‌کنم به‌طور قابل اعتمادی در تمام طول مسیر جذاب بود و مملو از پیچ‌های هیجان‌انگیز خیره‌کننده و شگفت‌انگیز در جاده بود. سرعت آن بسیار کند بود، با این حال این به تهیه کنندگان زمان داد تا با طرح داستان به داخل و خارج بروند و آن را در واقع بسیار گیج کننده کند! همچنین، فیلم به همین ترتیب ترسناک و واقعاً ناراحت کننده است به شیوه ای استثنایی ذهنی با بسته شدن موثر. طراحی نیز عالی بود، با استفاده از فلاش بک ها برای کشف مقدار بیشتری از طرح و دقایق خیره کننده.

این همان چیزی است که من از آلمودوار پیش بینی نمی کردم. اگرچه تریلر به من حدس و گمان می داد که در مورد هوا و موارد ضروری ساده طرح و شخصیت ها چه انتظاری داشتم، اما ممکن بود هیچ چیز من را برای داستان کاملی که روی پرده خلق کرده بود آماده نکرده باشد - داستانی جذاب و بی پایان. قصاص در داخل یک انتقام; فیلمی در تمام کلاس‌های قابل تصوری که می‌توانستید تصور کنید، که به طرز نفس‌گیر و سخت‌افزاری بسیار شبیه هر فیلم سینمایی گذشته توسط این رئیس، یک هنرپیشه واقعی سینمای امروزی خلق شده است.

و با این حال چیزی کم بود. و من باید به این ناامیدی خود اعتراف کنم. در تقابل با آن و اکثر فیلم های مختلف آلمودوار، این یکی، متأسفانه، با ترکیب پیروزمندانه ای که بسیار مورد علاقه طرفداران آلمودوار است، بازی نکرد. «پوستی که در آن زندگی می‌کنم» کوتاه‌مدت است که فیلم‌های مختلف او را بسیار جذاب، ستایش‌انگیز و قابل توجه کرده است. شاید «ترکیب برنده» قطعاً روش مؤثری برای به تصویر کشیدن نمونه فیلم‌های او نباشد - این موضوعاتی است که او در مثال زدن بهترین است، داستان‌هایی که متعلق به او هستند، وقتی می‌توانید از طریق صفحه تشخیص دهید که او در پایان فیلم روز، هر چه شخصیت ها می گویند بیرون می آید. تا آنجا که ممکن است به من مربوط شود، "پوستی که در آن زندگی می کنم" از انجام این کار غافل شد. آلمودوار برای ساختن پوستی که در آن زندگی می‌کنم خود را در پوست دیگری قرار داد و متعاقباً چیز دیگری ساخت - او به عنوان تلاشی برای ساختن چیزی بی نقص "تلاش" کرد.

اما با این حال، ترجیح می دهم بیش از حد ساده نباشم. با در نظر گرفتن همه چیز، علامت او در دسترس و به ویژه آشکار است. تحسین‌کنندگان واقعی کار آلمودوار، مثلاً من، در هر صورت در پوستی که در آن زندگی می‌کنم غیرعادی و بی‌سابقه به‌عنوان تلاشی برای یک چیز واقعاً جدید، چیزی دیگر از او، شرکت خواهم کرد. طرفداران دائماً به دیدن یک «ولور»، «همه چیز درباره مادرم» یا «با او صحبت کن» نیاز دارند، اما چه کسی می‌تواند بگوید که او «باید» ثابت بماند؟ معمولاً از آزمون‌ها استقبال می‌شود و Almodovar نباید از این امر مستثنی باشد. بعداً این مجموعه دقیق در آفرینش واقعی اوست که مورد ارج نهادن قرار می گیرد و به ستودنی و برانگیختگی فکر می شود.

پدرو آلمودوار دوست دارد تمایلات جنسی را آشکار و آشکار کند. ما برای دیدن شخصیت های همجنس گرا و ترنسجندر در فیلم The Skin I Live In های او استفاده می کنیم. این استثنا نیست.

به نظر می رسد یک متخصص (رابرت) با یک بیمار (ورا) ارتباط دارد. این متخصص یک متخصص پلاستیک قابل توجه است.

این چیدمان را رها می‌کنیم و در زمان معکوس، به نقطه‌های آغازین داستان می‌رویم.

رابرت قبلاً همسری داشت که با یک اتفاق ناگوار روبرو شد که بدن او را از بین برد. این همسر وقتی فهمید که سوزش او را تحریف کرده است، خود ویرانگری جدی کرد.

دختر رابرت (نورما)، خود ویرانگری را دید. ما بعداً در فیلم The Skin I Live In نورما را به عنوان یک خانم استثنایی نابرابر می بینیم. نورما انرژی را روی یک بنیاد روانی سرمایه گذاری می کند، تا زمانی که متخصص رابرت را تشویق می کند که نورما نیاز به اختلاط دارد.

مهمانی در رابرت برگزار می شود و نورما با یک بچه (ویسنته) آشنا می شود. او در یک نوع شرایط حمله قرار می گیرد، که باعث می شود خود ویران شود، گاهی اوقات بعدا. رابرت، که دید ویسنته که از مرگ دخترش دیوانه شده بود، مهمانی را ترک می‌کرد، باید دست به اقدامی بزند.

او ویسنته را در پرتو انتقام‌جویی‌هایی به نوعی می‌گیرد. او ویسنته را در خانه‌اش جدا می‌کند. و به تدریج او را در یک خانم تغییر می دهد و با واژینوپلاستی شروع می شود. مشخص شد که ویسنته عملاً از همسر منقضی شده رابرت قابل تشخیص نیست.

گمان من این است که رابرت با ترکیبی از پوچی و ناامیدی زندگی می کند. او شخص مهم خود را می پرستید و از بازسازی پوست همسرش که منجر به مرگ او می شد، بی اعتنا بود.

پس از از دست دادن دختر کوچکش، ویسنته را اسیر می کند و او را یک نقشه خروج می داند. روشی برای ادامه کار بمباران شده او؛ روشی برای نجات شخص مهم خود. به طرز باورنکردنی، او نیمه بهتر خود را در بدن ویسنته بازتولید می کند و حتی با او ارتباط برقرار می کند.

این یک داستان پر زرق و برق است که به دنبال تأثیر تصویر ماست. پوستی که در آن زندگی می کنیم چیزی فراتر از پوست ماست. این شخصیت ماست با داشتن توانایی تغییر آن، ممکن است به کمبود خود ختم شود. و ما هرگز آن فردی که باید باشیم نخواهیم بود. هرگز.

رابرت معتقد بود که ورا باید به نیمه بهتر خود تبدیل شود. معلوم شد که او توسط فردی کشته شده است که به نظر می‌رسید شخص مهم او باشد، اما در واقع نیمه بهتر او نبود.

آیا واقعاً می توانیم آنچه را که هستیم تغییر دهیم؟